سفر، همراه وهمگام با باد

من آشوب هستم عاشق سفر، ارزان سفر میکنم

سفر، همراه وهمگام با باد

من آشوب هستم عاشق سفر، ارزان سفر میکنم

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ...

روز بیست هشتم تا سی ویکم من من در کندی یک میزبان خوب داشتم موافقت کرد من چهار شب در خانه اش بمانم آ نجا مقر گردشگری من به روستا ها و اماکن دیدنی سریلانکا شد. شب به کندی رسیدم وقرارمان درب کلیسا ی کاتولیک شهر کندی بود. وقتی رسیدم میزبانم نبود تلفن زد که پنجاه دقیقه دیگر میآید. صبر گردم حیاط کلیسا را گشتم با مومنین که برای زیارت آمده بودند کمی گپ زدم. دوباره زن زد گه دیر تر می آید من شاکی شدم قبول کرد در ظرف ده دقیقه دیگر بیاید که سر و کله پیدا شد برای تنها زن کلاه به سر دست تکان داد.با دو مرد دیگر خودشو معرفی کرد وگفت . این ها دوستانش هستند میخواهی دور هم بیریم جایی گپی بزنیم هر سه بوی الکل می دادن. گفتم اینها عضو couchsurfing هستند گفت نه. راستش، بهم بر خورد گفتم من با شما نمیایم. میرم هاستل،  یکی از دوستانش گفت نه، ما میرم. من  مردد بودم وچهره ام در هم بود احساس خوبی نداشتم همان دوستش گفت هامیلا مرد خوبی هست اعتماد کن من نه به ها میلا بلکه به چهره وگفتار مصمم آ ن مرد شریف اعتماد کردم وبه راستی از این اعتماد خوشحال و راضی بودم ها میلا مثل یک کودک صادق  ومثل یک انسان شریف قابل اعتماد بود.با اتوبوس به خانه اش رفتیم و در راه با شوخی گفتم تو منتظر من بودی تا دوستانت را دیدی رفتی الکل خوردی، قرار با مهمانت را فراموش کردی. کفت قطار دیر آمد خسته شدم در ساکی دستش بود ودکا بود گفتم میخواهی بخوری  پرسید تو می خوری گفتم نه و تو اگر بخواهی بخوری من میترسم از چی؟  سؤال کرد تا رسیدیم خانه اش هزار تا نقشه کشیدم در باز شد وخانواده مهربانش منتظر من بودند من عاشق این خانواده پدر و پدر بزرگ وبچه ها وخانم های زحمت کش و تحت ستم زنان هندی و سریلانکا یی بسیار زحمت کش و آنها مشاغل سختی مثل کار های ساختمانی را هم انجام میدهند در مواقع بنایی میکنند. فردای آن روز 29  اکتبر به pinnawala elephant که همان یتیم خانه فیل های کوچک باشد رفتم که فکر میکنم با اتوبوس از کندی 45 روپیه از ابتدا این خیابان تا محل فیل ها که 8 کیلومتر می باشد هم اتوبوس هست در این خیابان که غرب به شرق ختم میشود

محل های زیادی است برای غذا دادن با فیل ها سواری که بلیط ها ورود ی از 1000.  تا 2500 روپیه هست اصلا این کشور زیبا راه های مختلف برای پول در آوردن از توریست دارد. ورودی همه گران هست و متاسفانه  صاحبان مشاغل توریستی در کارشان فریب و دورغ زیاد هست تمام تاکسی‌ها که همان ریکشا هستند فاصله ها چند برابر میگویند و وقتی سوار میشی متوجه میشی راه کوتاه تر از آنچه گفته قیمت به توریست چند برابر میگویند  من در راه یتیم خانه فیل ها بودم جوانی گفت آنجا صبح زود توریست می پذیرد الان بسته وشروع کرد به تعریف از سرویس ماساژ. اما من فکر کردم بهتر یک سری بزنم که با کمال تعجب باز بود سرویس توریست ها مرتب می آمدند. از صبح تا ساعت 2 بعد از ظهر برنامه غذا دادن به فیل ها و وبخصوص شیر دادن به فیل هست قیمت ورودی برای افغانستان ونپال و پاکستان 700 روپیه برای اروپا سیما وگروه ها تور 12000 روپیه برای سایر کشورها از جمله ایران 2500 روپیه است بعد از ساعت  2 غذا وشیرینی دادن به فیل ها حذف میشود و ورودی 1500 روپیه مید اطراف این محل اجناس خراطی شده و ساخته شده از چوب، و سنگ هایی بقول خودشان قیمت که بع استفاده از نقره گوشواره وگردنبند ودستبند می سازند گه وقتی قیمت ها  را سوال گردم اصلا با گروه خونی من جور نبود.  بعد آن بر گشتم به  کندی که بعداز ظهر دیدن رقص کندی و دیدن معبد دندان بودا در برنامه ام بود که خوشبختانه هر دو در در یک خیابان در کنار دریاچه طبیعی و زیبا ی شهر کندی بودن  وارد خیابان شدم مسوولین تاتر  شروع کردن به تبلیغ من توضیح دادم تصمیم به دیدن رقص که ساعت پنج هر شب شروع میشه دارم  اما تا هوا تاریک نشده میخواهم از معبد دندان بودا  همان dalada  maligawa دیدن کنم. امآ مسوولان تاتر گفتن الان معبد بسته است بعد از رقص ساعت شش باز می شود من تعجب کردم چون مدتی ست که می دانستم تا معمولا تا پاسی از شب باز است  مردد به طرف معبد رفتم باز بود و توریست ها در حال رفت وآمد بودند می خواهم بگم اصلا راهنمایی و توضیحات صاحبان مشاغل توریستی را در مورد مکان های دیگر گوش نکنید. برای  کاسبی دورغ متاسفانه در سریلانکا زیاد هست  بلیط ورودی این معبد 1000 روپیه برای ایرانیان وسایر کشورها برای افغانستان ونپال و پاکستان  500  روپیه بود . بلیط ورودی رقص کندی برای کلیه کشورها 1000 روپیه بود که من لذت بردم جالب و متفاوت بود 

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ... مقدمات سفر م از ایران

روز بیست و ششم به شهر Yala رفتم  شهری معروف به داشتن منطقه محیط زیست حفاظت شده حیوانات وحشی،  این شهر پر توریست وبسیار فریبنده بود ومن که علاقه مند و عضو سایت دوستداران و حفاظت از محیط زیست حیوانات هستم متنفر از باغ وحش و سیرک، تصمیم جدی داشتم حیوانات این موجود دات عزیز وبی همتا را در محیطی اینچنینی بینم از جفایی که ما انسانها متمدن به این جانداران اعم از گوشت و پوست میکنیم و هر روز بیشتر محیط زیست شان به عناوین مختلف از بین می بریم. بلاخره بعد از طی 304 کیلومتر از گاله به Yala  رسیدم  دلا ل در آنجا فراوان هست فوری من را سوار جیپ کردن به بهانه اینکه میخواهیم ترا به هتل ات برسانیم تو راه اتاق ارزان تری پیشنهاد کردند برای دیدن اتاق موافقت کردم وقتی رسیدم دیدم قبل از قرار داد اتاق باید قرار دارد Yala safari را ببندم به قیمت 60 دلار این هزینه برای من وحشتناک بود عصبانی شدم بیرون آمدم باز اتاق دیگری پیشنهاد کردند اتاق را گرفتم چمدان کوچکم گذاشتم به بهانه غذا خوردن، بیرون آمدم در خیابان ها هم همینطور بود. قیمت بالا تر بود بلاخره بعد از چانه زدن زیاد با 50$ موافقت کردم هم اتاق هم بازدید از Yala safari, قرار کذاشتن 5 صبح تا 2 بعد از ظهر گشتیم، چند تا طا و وس وچند تا بوفالو که در تمام سریلانکا پرورش داده میشه و جالبتر از همش مورچه خوار بود و چندتا آهو و یک فیل که همه جای سریلانکا هست واقعا نمی ارزید و  خبری  از حیات وحش نبود و طبیعت سریلانکا صد بار زیبا تر از حیات وحش بود شهر Yala پر دزد جیب. بر بود همینکه برگشتم سراغ پول رفتم شمرده دیدم از هر دسته ده تایی پنج تا کم هست. یعنی  ده تا صد دلار ی از پول های کم شده پسر صاحب هاستل دور و اتاق من می پلکه من هم رفتم به صاحب هاستل گفتم الان می روم پیش پلیس چون از اتاق من شما کلید دارید هزار دلار م گم شده پسر ش پرید جلو گفت نرو پیش پلیس بیا بگردیم شاید افتاده زیر تخت آمد رفت زیر تخت گفت بیا این پولت زیر تخت بود در صورتی من سه دسته  نداشتم من فقط دو دسته پنج تایی داشتم. همان عصر با اینکه خسته بودم به matarà رفتم و اتاق گرفتم صبح به برای سفر به شهر کندی به ایستگاه قطار رفتم. در سریلانکا دو سبک قطار وجود دارد یکی اکسپرس که گرانه ویکی معمولی که خیلی ارزان‌تر هست. Yala  و matràs.  شهر جالبی نیستند 

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ...

روز بیست  و پنج ام اکتبر به  شهر Galle رفتم    فاصله کلمبو تا گاله 160 کیلومتر که به علت باریک بودن جاده دو طرفه و کم بودن سرعت ماشین ها(  60 کیلومتر)  سه ساعتی طول میکشد مورد خاصی که کلمبو داره این هست  که ازهر جایی  در جاده یا خیابان اصلی میتوانی برای شهر مورد نظرت اتوبوس را با دست تکان دادن،  متوقف کنی و اینکه ترمینال مخصوص برای سفر های بین شهری نداره  وازایستگاه های اتوبوس دورن شهری یا از ترمینال اتوبوس دورن شهری می توانی ، به هر شهری بری تمام شهر و روستا اتوبوس دارد حمل ونقل سریلانکا بسیار خیلی ارزان و مرتب هست  در اینجا هم ریکشا هست ولی برای توریست گران عنوان میکنند و باید چانه بزنید آخر هم متوجه میشی کلاه سرت رفته چون معمولا به توریست دورغ زیاد میگن. مثلاً می گن  اتوبوس برای جایی گه میخواهی وجود ندارد در صورتی که به تمام مناطق دیدنی و تاریخی اتوبوس وجود داره  معمولا تا از اتوبوس پیاده میشی یا از مکانی  وارد خانه میشی بلافاصله رانندگان تاکسی‌ها جلو می آیند و می گویند برای محل مورد نظر شما اتوبوس وجود ندارد آدرس را از عابر یا مغازه دار بپرسید. اتوبوس دورن شهری و بین شهری یک  شکل ویک شرایط را داره  قیمت  بلیط اتوبوس با دستگاه  فاصله سنج محاسبه میشه وبلیط  بر حسب فاصله صادر میشه من مسافت هایی کزاز فرودگاه تا هاستل 800  روپیه تاکسی ارائه میداد با 60 روپیه رفتم حتما بلیط را بخوانید وبعد پول پرداخت کنید شهر در سریلانکا خیلی کوچک اما بطور غیر قابل وصف زیبا هستند و گاله یکی از آنها ست  مهم ترین قسمت دیدنی آ ن  قلعه‌ی آ لمان ها ست  که بسیار طویل و ارتفاع نسبتا خوبی داره که ادامه آن به دریاچه ای چشم نواز میخوره باید با حوصله دقت بگر دین نا لذت ببرید در تقریباً قسمت انتهای شرقی دریاچه دو کوچه بسیار دیدنی از یک معبد زیبا و کلیسا قدیمی مکان هایی که آثار ی از آنها بجا مانده در این کوچه ها رستوران را محلی شیک و هتل های گرانقیمت هست بار وکلاپ هم هست از ده صبح تا  پنج بعداز ظهر می توانید در این شهر که به علت بکر بودنش  تمامش ثبت فرهنگی شده دیدن کنید هاستل های  دورن شهر گران هست اما پنج تا ده کیلومتر قبل از ورود به شهر یعنی در روستاها که در ساحل اقیانوس هستند می توانید اتاق های خوبی باروی با 7 تا 10 $ اجا ره کنید این فاصله را هر روز با اتوبوس زیادی که آنجا اغلب می گذرد با قیمت 10 تا 15 روپیه طی کنید.

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ...

 آغاز سفرم به سریلانکا.  ،، ساعت سه صبح سوار هواپیما شرکت air india شدم ساعت هفت ده دقیقه رسیدم تا ساعت هفت کارهای ورود به کشور سریلانکا انجام شد از جمله 35$ برای ویزا که تو فرودگاه با پر کردن ساده نام و نام خانوادگی وشماره پاسپورت  ونام شرکت هواپیمایی که با آن آمده اید و شماره پرواز.. بعد باید به یکی از ماموران پلیس که آنجا هستند مراجعه کنید.ودر خواست سیم کارت سریلانکا کنید که او بلافاصله به شما می دهد اما برای فعال کردن آن باید به افراد ی که پشت گیشه هایی برای این کار نشسته اند بروید بعد از بررسی پرداخت هزینه ویزا یک فرم دیگری مثل فرم گفته شده در بالا پر میکنند وآن کارمند سیم کارت شما را فعال میکند البته برای این سیم کارت باید همان جا در  فرودگاه شارژ بخرید هزینه مکالمه بالاست با توجه به وجود واتساپ که با آن می توانید مکالمه کنید چت کنید وبا تلگرام ویس بفرستید بهتر است برای مدتی که سریلانکا هستید فقط اینترنت بخرید من برای 15 روز 10 دلار که بنظرم خیلی گران بود بخرید من برای کلمبو میزبان مردد ی داشتم از Booking.com یک تخت در اتاق شش تخته خانوم ها رزرو کرده بودم مستقیم با اتوبوس در فرودگاه به آنجا رفتم سرویس حمل ونقل سریلانکا دورن شهری در همه شهرها یش اتوبوس به تمام نقاط شهر داره توک توک هم هست من سه شب پشت سر هم نخوابیده بودم خیلی خسته و بی دقت شده بودم با توک توک که 200 روپیه قرار گذاشته بودم 2000 روپیه دادم. اون هم اصلا چیزی نگفت گرفت و رفت در سریلانکا دزدی جیب بری توجه ومزاحمت برای زن تنها زیاد هست. مردم بسیار بی فرهنگ وحریصی دارد.در ایستگاه اتوبوس رانند ه با توک توک ها یه روابطی دارند  راهنمایی درستی در مورد اتوبوس مورد نظر شما نمی کنند مدام از توریست می خواهند سوار تو ک توک شوید. در صورتی که اتوبوس به همه نقاط وحتی ایستگاه راهن دارد. باید از چند نفر پرسو جو کنید معمولا آدرس می پرسید بلد نباشند یه آدرس الکی می دن از چند نفر بپرسید جای هاستل من بسیار محل خوبی و بر خیابان اصلی که پر از پاساژ جواهرات مصنوعی غذا خوری پیتزا فروشی همه چیز بود اما اتاق وتختش اصلا کیفیت نداشت من آنرا 11/5 $ رزرو کردم یک اتاق خالی یک جای شارژ و توالت  وتمام  در راهرو که دوحمام ود توالت بود که باید بیشتر از بیست نفر استفاده می کردن من چون دوباره به کلمبو برای پرواز به اندونزی باید برمیگشتم، فردا ش یعنی 25 اکتبر بهgallec  رفتم ده کیلومتر متری galle یک هاستل که اتاق خصوصی را1500 روپیه سریلانکا گرفتم خوب بود با سرویس کامل ( هر روپیه تقریباً 24/5 تومان ماست) بهترین تبدیل دلار در این کشور فرودگاه است چون صرافی درستی نداره  تا سراغ خورد کردن میگیری باید بری همین جواهرات وسنگ ها که در هر شهری یه قیمت کمتر قیمت روز ارز جهانی می دهند ولی فرودگاه برد دارد ودرست وطبق قیمت ارز روز می دهد من خیلی پشیمان شدم در فرودگاه بیشتر خورد نکردم در فرودگاه هر دلار 143/4 بود در شهر 137 تا 138 

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ... مقدمات سفر م از ایران

 روز بیست ویکم تا روز بیست چهارم اکتبر در واقع روز بیست چهارم آخرین روز ویزا من هست یکماه گشت گذار در این کشور چند مذهب وچند فرهنگ ارزان شگفت انگیز تمام میشود من  27 ساعت در قطار کلاس متوسط A 3 دم این کلا س هر کوپه شش تخت چرمی که هر مسافر دو ملاحفه تمیز ویک پتو دارد  یک بطری آب 1/5 لیتر ی هم داره در هند آب قابل شرب نیست خودشان هم نمی خوردند هر خانه ای یک دستگاه کوچک تصفیه آب دارد  که برای مصرف آن را پر میکنند من هرجا که هاست بودم قبل از ترک  خانه از میزبانم می خواستم بطری من پر کند و اغلب مثل کشور خودمان در بیرون از مغازه ها کلمن پر از آب هست شما می توانید بطری همراهتان را پر کنید یا از جایی که غذا میخو رید یک بطری آب 1 لیتری 20 روپیه است وچون مسافر راه زیاد میرود. وهوا گرم شرجی هست مصرف روز ی سه بطری دارید. در شهر های خیلی سنتی آب را در ظروف سفالی بشکل گلدان میریزند و ملاقه ایی در آن ودو سه لیوان در کنارش تا مردم بتوانند مصرف کنند،  بلاخره روز بیست و دوم به چنای یکی از جنوبی ترین شرقی هندوستان رسیدم من این شهر را برای آخرین مسیرم انتخاب کردم که به کشور جزیره سریلانکا نزدیک است من بلیط سریلانکا را از شه ماه پیش از شرکت هواپیمایی airasia india  به قیمت مناسب 101$ رزرو کرده بودم،  وساعت 9 شب بوسیله مترو 25 روپیه واز ایستگاه مترو تا درب هتلی که محل قرارمان بود با ریکشا 60  روپیه شد رسید م بعد از 35 دقیقه میزبانم آمد. با یک ماشین شیک همراه همسر ودختر کوچولو ش و مهمانی  از ژاپن که یک دختر 26 سالة قرار بود اتاق خواب را با من مشترک استفاده کند من واین مهمان ژاپنی دوستان خوبی شدیم این میزبان هند ی من کلا فرهنگ هند ی را کنار گذاشته بودند لباس مثل ما می پوشیدند و کلا به زبان انگلیسی صحبت میکردن بطوریکه دخترشان اصلا هندی بلد نبود ما شب همین رسیدم خوابیدیم فردا 23 اکتبر من بوسیله دوست ژاپنی ام عوض وبسایت کار در قبال غذا و جای خواب شدم حق عضویت 29 دلار بود که دوست ژاپنی ام با ویزا کارتش پرداخت ومن نقدا به او پرداخت کردم هنوز با این سایت درخواست کار می دهم صبح میزبان جایی برای گردشگری بمن معرفی کرد. کروکی مسیر رفت وبرگشت را برام نوشت کوشید ومن با ذوق وشوق شروع به بررسی شهر  چنای کردم وراه پیشنهادی میزبان را با اتوبوس طی کردم، چنای شهری با دو بافت بکر طبیعی ومدرنیته تنگاتنگ هم در خود دارد البته در زمانی که. من آنجا بودم خیابان ها درون شهر زیر سازی و اتوبانی در دست ساخت بود مثل همه شهرها هند قسمت قدیمی و جدید در شهر بود قسمت قدیمی آثار از دروازه قدیمی شهر معابد واین قسمت شلوغ تر پر رفت وآمد تر بود اما قسمت جدید شهر برج ها مسکونی وفروشگاه های مدرن از لوازم خانگی تا لباس و لوازم آرایش با برند های معروف ویران رستوران های خوب شهرک های بسیار مدرن وزیبا در کنار همین شهرک ها باغهای بزرگ از میوه های استوایی پر نارگیل های سبز موزها با خوشه های بسیار بزرگ درختان انبه کلا در مناطق نزدیک به استوا جنوب شرقی آسیا درختان تنومند تر وبرگ ها بزرگتر  و میوه درشت تر هستند حتی سیفی جات آنها مثل  خیار و کدو وفاداران ها یا خیلی کوچک یا خیلی بزرگ. آنچه با دیدن جنوبی ترین شهر هند نظر من را جلب کرد. سیستم اداره خوب شهر های هند هست که فقط همه امکانات در یک شهر مثل تهران جمع نیست همه شهرها از امکانات نظیر هم برخوردار دارند. دهلی که حالا پایتخت هند هست ویژگی خاصی ندارد اتفاقا ایالت بنگال بسیار با حفظ آثار تاریخی و نگهداری  آنها مرمت باز سازی وایجا د امکانات برای گردشگری مردم خودشان و توریست از مدرنیته عقب نمانده اند ایالت بنگال دانشگاه های معروف و مهم بخصوص در رشته تخصصی ای تی دارد، به همین دلیل هست که با این فقر زیا ده اما مهاجرت بسیار کم هست همه برای بدست آوردن امکانات به پایتخت هجوم نمی آ ورند همه شهرها به نسبت از امکانات برخوردار هستند. اگر نیست برای همه نیست و اگر هست برای همه هست به نظر معقول تر به نظر میآید. در هر صورت جای معرفی شده زیاد جالب یا اصلا تاریخی نبود اما دریاچه زیبایی بود با غذ آ خوشمزه محلی. چنای این شهر جنوبی مثل کشور عزیزمان از سنن خاصی بر  خوردار بود خانم ها ودختر آن ریسمانی از گل مریم به  گیسو آن بافته خود می آویزند و مردان سنتی بجای شلوار لنگی کوتاه را در قسمت جلو با چین گره می زنند من چنای دوست داشتم وباران گرم و مطبوعی می بارید چنای زیاد شلوغ یا کثیف نبود. من فقط،یک روز در چنای بودم روز 23 اکتبر چون پرواز من در فرودگاه چنای ساعت سه صبح  بود من با سه ساعت زودتر باید حضور داشته باشم  این گردش وگزارش من از هند زیبا ومهربان و عزیز بود البته من درحین سفر هستم نوشته هایم بدون تصحیح منتشر می کنم وبدون عکس من از هر چیز و موردی که تعریف کردم عکاسی کردم در پیج فیسبوکی ام با عکس هست اما وقتی به ایران آمدم وبلاگ ام دو باره ادیت  میکنم وعکسهایی میگذارم