سفر، همراه وهمگام با باد

من آشوب هستم عاشق سفر، ارزان سفر میکنم

سفر، همراه وهمگام با باد

من آشوب هستم عاشق سفر، ارزان سفر میکنم

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ...

من روز چهارم janruary  ساعت 11 صبح با وانت تاکسی به قیمت 50 بات به huay xai مرز تایلند و لائوس هست که فقط 9 کیلومتر با مرکز شهر  chiang Khong فاصله داشت بارسیدن به محوطه بزرگی با چند گیشه بررسی پاسپورت اجازه ادامه امور دیگر داده شد از آنجا یک بلیط 20 بات به bokeo رسیدم و در آنجا هم پاسپورت بازرسی یه سری سوال وجواب روتین از قبیل به چه قصد ی به لائوس اومدی چند وقت می مانی ( بهتر همیشه در مورد این سوال جواب ده یا پانزده روز را بدهید چون هر کشوری قانون طول زمان ثابت برای توریست داره اگر شما بگید 10 روز همان یک ماه قانونی را میدن)  بلیط برگشت رزرو ی نه اصلی از ایران برای برگشت داشته باشید چون این کشور ها غیر از فروش اصلی ندارند وتوجه اصل با رزرو نمی شوند ولی داشتن اش بسیار ضروری هست بلاخره با 35 دلار به مدت یکماه اقامت من وارد خاک لائوس شدم   پیشینه لائوس به یک قلمرو پادشاهی بازمی‌گردد که از سده ۱۴ تا سده ۱۸ میلادی وجود داشت ولی بعداً به سه پادشاهی کوچک‌تر تقسیم شد. در سال ۱۸۹۳ این نواحی به تحت‌الحمایگی فرانسه درآمد و سه پادشاهی که لوآنگ پرابانگ، وین‌تیان و چامپاساک نام داشتند متحد شده و کشور لائوس را تشکیل دادند. لائوس پس از اشغال توسط ژاپن در سال ۱۹۴۵، مدت کوتاهی مستقل شد اما پس از آن دوباره به سیطره فرانسه درآمد ولی در سال ۱۹۴۹ به آن خودمختاری اعطا شد. لائوس در سال ۱۹۵۳ مستقل شد حکومت پادشاهی مشروطهسیساوانگ ونگ بر آن حاکم شد. کمی پس از استقلال چنگ داخلی درازمدتی روی داد که به سرنگونی پادشاهی و به قدرت رسیدن حزب کمونیستی پاتت لائو در سال ۱۹۷۵ انجامید.

تاریخ لائوس به پادشاهی لان‌ژانگ می‌رسد که در سده چهاردهم میلادی بنیاد شد و تا سده هیجدهم ادامه یافت. در سده هیجده،سیام بر امیرنشین‌های باقی‌مانده از دوره لان‌ژانگ چیرگی یافت. شاه سیام برای جلوگیری از جنگ با فرانسه، سرزمین‌هایی از خاک خود را با نام لائوس به فرانسه بخشید و این سرزمین‌ها در سال ۱۸۹۳ بههندوچین فرانسه ضمیمه شدند.

اشغال کشور به دست ژاپنی‌ها در جنگ جهانی دوم منجر به اعلام استقلال شد، که فرانسویان سرانجام آن را در ۱۹۵۴ پذیرفتند. با این حال، جنگ داخلی، این پادشاهی را ویران کرد؛ جنگی بین نیروهای سلطنت‌طلب و نیروهای کمونیست پاتت لائو.

لائوس در جریان جنگ ویتنام موضع بی‌طرفی در پیش گرفت. اماویت‌کنگ‌ها از لائوس به عنوان خط تدارکاتی در جنگ ویتنام استفاده کردند و در اواخر دهه ۱۹۶۰ آمریکا برای مقابله با چریک‌های ویت‌کنگ ویتنام که به داخل لائوس رخنه می‌کردند، و به منظور شتاب دادن به پایان جنگ، بی‌طرفی لائوس را نقض کرد و بدون درز این موضوع به مطبوعات به بمباران‌های گسترده بخش‌هایی از لائوس، به ویژه دشت خمره‌ها دست زد.[۱]

Thongsing Thammavong 2009-12-9.jpg

هدف از حملات هوایی نابودی خط تأمین آذوقه ارتش ویتنام شمالی بود که به طور مارپیچی از طریق لائوس و کامبوج به جنوب حرکت می‌کرد. خروج آمریکا از ویتنام سر کارآمدن پاتت لائو را در لائوس میسر ساخت (۱۹۷۵). از ۱۹۹۰، دولت اصلاحات را آغاز کرد.

در سال‌های اخیر بواسطه درگیری‌های سیاسی هزاران تن از مردم لائوس از کشور گریخته‌اند از جمله طبق آمار طی سال ۸۳–۱۹۷۹ بیش از ۲۰۰ هزار نفر به تایلند پناه برده‌اند.

سیاستویرایش

قدرت واقعی را در لائوس کمیتهٔ مرکزی حزب انقلابی خلق در دست دارد.

مقاماتی که مستقیماً انتخاب شده‌اند، تا زمان اجرای قانون اساسی جدید، گرد هم آمده‌اند تا به عنوان کنگره ملی به تعیین رئیس جمهور، نخست وزیر و شورای وزیران بپردازند.

در قانون اساسی پیش‌بینی شده‌است که مجمع عالی خلق با ۷۹ عضو برای پنج سال با رأی تمامی افراد بالغ انتخاب گردد.

این کشور یکی از معدود دولت‌های کمونیست باقی‌مانده است. دولتچومالی سایاسونه تقریباً برای همه جنبه‌های زندگی مردم از جملهآزادی‌های سیاسی قانون وضع کرده است. دولت تمامی رسانه‌ها را در اختیار دارد و روزنامه نگارانی که از دولت انتقاد کنند یا دربارهٔ موضوعات سیاسی مورد مناقشه بحثی داشته باشند با جریمه‌های قانونی مواجه می‌شوند. پناهندگانی که به لائوس می ایند دیپورت می‌شوند. لائوس یکی از فقیرترین کشورهای آسیا محسوب می‌شود.[۲][۳]

جغرافیاویرایش

نوشتار اصلی: جغرافیای لائوس

لائوس کشوری است محصور در خشکی با ۲۳۶٬۸۰۰ کیلومتر مربع مساحت. زبان رسمی این کشور لائو و واحد پول آن کیپ نام دارد. جمعیت لائوس در سال ۲۰۱۲ میلادی ۶٫۵ میلیون نفر برآورد شد.

لائوس در مختصات جغرافیایی ۱۸ درجه شمالی و ۱۰۵ درجه شرقی قرار گرفته و به آب‌های آزاد راه ندارد. لائوس از سوی شمال باختری با میانمار و چین، از سوی خاور با ویتنام، از جنوب با کامبوج و از سوی باختر با تایلند هم‌مرز است.

لائوس به غیر از دشت خمره‌ها در شمال و درهٔ مِکونگ و فلات‌های کم‌ارتفاع در جنوب، غالباً کوهستانی است. رود مهم آن مکونگبه‌طول ۴۸۳ کیلومتر و بلندترین نقطه آن فوبیا، با ۲۸۲۰ متر ارتفاع است.

شمال کشور لائوس کوهستانی است و جنگل‌های انبوه شمال و شرق آنرا فروپوشانیده. بیشتر از ۸۰ درصد کشور را جنگل دربرگرفته و لائوس دارای حدود ۱۳ میلیون هکتار جنگل است. زمین‌های بلند آن بیشتر در دره‌های رود مکونگ و شاخابه‌هایش قرار دارد.

این کشور با باران‌های سنگین موسمی دارای آب و هوایی استوایی و گرمسیری است. لائوس باد و باران‌های موسمی دارد و دارای باران‌های خیلی سنگین از مه تا اکتبر است. وین‌تیان در ژانویه ۲۱٫۱ و در ژوئیه ۲۷٫۲ درجه سانتی‌گراد حرارت و سالانه ۱۷۱۵ میلی‌متر باران دارد.

شهرهای مهم لائوس به جز پایتخت، ساوان‌ناکت، لوآنگ پرابانگ وپاکسه هستند.

تقسیمات کشوریویرایش

لائوس ۱۶ استان (qwang) و یک بخش (Nakhonluang ViengChan) دارد که شامل وینتیان، پایتخت این کشور است. هر استان به شهرستان (muang) و سپس دهستان (baan) تقسیم می‌گردد.

بلاخره من زمینی وارد مرز کشور لائوس شدم،  این حسی بسیار لذت بخشه، که در سفر هوایی این احساس نمی شود من حس  رادوست دارم، وقتی پاها یم خاک کشوری را حس میکنه شوق وعشق دیدن مردمش،  غذا ها، لباس ها، زبان گویش، آ هنگ صدایشان و علایق و اعتقاد اتشان  من را به هیجان غیر قابل وصف  در می آورد  زیبایی طبیعت متفاوت  سر زمین و زیبایی متفاوت در خلق و خویشان  غیر قابل وصف است، به لائوس متفاوت اما مثل من ومردم  من، آسیایی متفاوت وهمگون. با نفری  100 بات یا 25000  کیپ (واحد پول لائوس kip)  عده ایی که همه در مرز ایستاده بودیم به مرکز  bokeo بردند، من در مرز با خانم جوان ژاپنی دوست شدم قرار شد اتاق با هم شریک شویم ما چند روز وسه شهر باهم بودیم اتاقی دو تخته به قیمت 270 بات  ( بات واحد پول تایلند هست که در لائوس رایج هست) گرفتیم بدون صبحانه ، هزینه رابین خودمان تقسیم کردیم دوستان خوبی شدیم، من در این سه شهر با این خانم  سو سو راحت بودم حساب و کتابش درست بود وهمه چیز را رعایت میکرد هیچ حس خود خواهی نداشت البته من در چنای هم دوست وهم هاستی  ژاپنی داشتم، بسیار راحت بودم با او، این مهمه که در سفر با همسفرت راحت باشی و این راحتی وقتی بوجود می آید که هیچ حس استفاده بیشتر یا توقع بیشتر نباشه. من در این دوران هشت  کشوری که رفتم. و با تماما افراد خارجی که دوست شدم و گاهی یکی دو شهر را با هم ، همسفر وهم اتاق میشدیم  کاملا راحت بودم  هیچ تحمیل ی وهیچ توقع ی نبود برای همین هم، با دوستی وعشق ماندگار از هم جدا میشدیم من با سه خانم تایلندی کره ایی و ژاپنی  مدتی همسفر هم اتاق شدم  تقریباً آسیایی ها،خلق و خوی وروحیه مثل هم دارند به علاوه براین که تمامی حقوق فردی همسفرشان را رعایت میکنند . صبح زود سو سو بیدارم کرد. بهم گفت از پنجره خیابان که درست روبرو یه پا کودا بود نگاه کنم دیدم از پله های معبد ( تایلندی ها,  wat وت می گویند) راهبان نارنجی پوش به صف پایین میآیند آنها یک ظرف در دار مسی که در کیف پارچه ایی نارنجی رنگ قرار داشت همراهشان بود البته همه نارنجی  طیف داشت بعضیها که مسن تر بودند به قهوه ایی وبعضی به زرد می زد در طول خیابان زایرین بر روی تکیه حصیر یا چهار پایه کوتاه نشسته وظرف حصیری پر از برنج پخته وبسته هایی کوچک پیچیده در برگ موز و یا بسته های شکلات منتظر راهبان بودند البته افراد توریست اروپایی هم روی حصیر نشسته و این چیزهای گفته شده را داشتند البته بیشتر برای اروپاییها جنبه نمایشی داشت تا عرفانی ولی برای زایرین بومی نذورات شان جنبه مذهبی و عرفانی داشت صبح به آن زودی حدود 5/5 خیابان پر از توریست بود برای دیدن این مراسم منحصر بفرد و زیبای مذهبی  صف راهبان  وقتی مقابل نذری دهنده میرسید دعایی را با آواز یک صدا می خواندند و فرد نذری دهنده تکه یی برنج و چیزهایی ک داشت در ظرف مسی هر یک وی ریخت   عکس ها وفیلم هایی که گرفته میشد هوا هنوز روشن نشده بود  عده‌ای از زنان محلی  میز های در خیابان گذاشته و برنج پخته شده داخل ظروف حصیری و شکلات برای نذر میفروختند وهر کس که این نذری ها را می خرید  در سر راه راهبان روی حصیر می نشاندن  . مردی را دیدم که سبد حصیری خالی بزرگی  بر سر چهار راه که راهبان حرکت میکنند ایستاده. نظرم راجب کرد. دیدم وقتی راهبان به او میرسند چند شکلات در سبد می اندازند این برای بچه های فقیر لائوس جمع میشد. ودختر وپسران فقیر  کوچکی که آنها هم سبد های حصیری در دست داشتند وبه دنبال این راهبان بودند با شیطنت از راهبان صدقه می خواستند و راهبان از نذوراتی که می گرفتند گهگاهی به آنها می دادند bokeo در واقع یک روستا مرزی بود چیز زیادی نداشت برای وقت گذاشتن ما تصمیم گرفتیم به شهر معرف لانگ پرابانگ یا luang prabang برویم  از دو طریق می توانستیم به این شهر برویم از طریق اتوبوس یا سفر بایق های بزرگ محلی یا به نظر من لنج های قدیمی بر روی رودخانه مکونگ که چهارمین رودخانه جهان است وطول آن بیشتر از 4000 کیلومتراز کشورهای لائوس و کامبوج و ویتنام وچین وشمال تایلند میگذرد و آبزی های فراوان و ماهی هایی زیادی دارد و کشاورزان این چند کشور برای کشاورز از آ ن استفاده میکنند به اغلب شهر های لائوسوحتی کشور ها یی گه در این رودخانه مشترکند و نام بردم میتوان بر روی این رودخانه سفر کردسو سو خانم ژاپنی ومن تصمیم گرفتیم که ما هم سفری بر روی این رودخانه مشهور داشته باشیم با اتوبوس 100000گیپ و با قایق به علاوه پیکاپ از هاستل تا اسکله 160000 گیپ صبح ساعت نه وانت تاکسی مسافران رااز هاستل هتل های مختلف جمع کرد راستی من بعد از مدتها نون باگت در لائوس دیدم چهار ماه بود نون نخورده بودم یک ساندویچ مرغ به قیمت 20000 گیپ خریدیم برای صبحانه رفتیم قایق داراز وبزرگ که حدود 120 مسافر داشت سوار شدیم به ما گفته دند این سفر دو روز طول می کشد من فکر کردم شب را در قایق میمانیم فکر کنم همه همینطور فکر کردن یه چند کیلو متری که با قایق رفتیم قایق ایست ومرد جوان لائوسی توضیح داد که چون در رودخانه سنگ های بزرگی هست نمیشود درشب حرکت کرد و ساعت شش عصر قایق در اسکله دهکده ایی پهلو میگیره وبرای خواب و استراحت ما برای شما از همین الان باید اتاق اجاره کنید مهمانخانه های دهکده چاره ایی نبود هر اتاق دو تخته 500 بات تایلند در لائوس به راحتی بدون تبدیل گردن از بات تایلند استفاده کنید اغلب اجناس از تایلند وارد میشود  بلاخره من و سو سو مشترک اتاقی رزرو کردیم وساعت شش عصر در اسکله دهکده ایی سرسبز و زیبا بالای تپه ایی واقع. شده بود پهلو گرفت وعده ایی از مسافران وما با یک وانت تاکسی به هتل رفتیموودر محوطه جنگلی واقع شده بود و اتاق های راحت وتمیز داشت وسایل مان زا گذاشتیم آ مدیر بیرون هم گشتی زده باشیم وهم شامی خورده باشیم کوچه های خاکی ولی سرسبز وچهار یک طرف رودخانه واز طرفدار جنگل دیده میشد طبق عادت کشورهای آسیایی غذاهای خیابانی آمده بود از سوسیس های کبابی وسرخ شده ومرغ های سرخ شده وهابی وگوشت خوک سرخ شده وبازی انواع غذاها ی  سنتی ودسر های مخصوصی خودشان تمامی غذاها در لائوس روی اجاق سفالی با ذغال طبخ میشود و پلو در ظروف حصیری مانند کلاه ملوانی روی یک قابلمه داراز آبجوش طبخ میشود پلو لائوس سفت وچسبنده است البته در هیچ جای آسیای شرقی پلو مثل ایران دون نیست اغلب چسبیده به هم هست ولی در لائوس دیگه شدت چسبندگی بیشتر، بار ها و کافه های کوچکی به سبک کافه هی فرانسوی داشت که ویسکی موز در ابتدا ورود از آقایون بصورت مجانی پذیرایی میشد و در لائوس هیچ صنعتی نیست اما آبجو لائوس معروف و ارزان است دونوع آبجو یکی سبز ودیگر سیاه البته شیشه هاشون بود که میگفتن شیشه سیاه بهتر رنگ خود آبجو به رنگ ماالعشیر خودمان بود  بعد از شام صبح ساعت 7/5 نیم باز من وخانم سو سو دوری زدیم صبحانه که همان غذا های معمولی شان هست. یعنی مثل ما نیستند که صبحانه فرق کند در تمام کشورها ی آسیا ی جنوب شرقی سه وعده را غذا کامل میخورند صبحانه با وعده های دیگر فرقی نمی کند. بلاخره دوباره به قایق برگشتیم ولی جا ها عوض شده بود افرادی که زودتر آمده بودند جاها را اشغال کرده بودند من و سو سو کنار هم نتوانستیم بنشینیم من کنار یک جوان اسرائیلی نشستم. این رودخانه کم عرض اما پر عمق وبرای بسیاری از مردم کشورها ی اطرافش روزی رسان وبا برکت بسیار در طول راه زیبا بود سنگ های بزرگی یه هو از وسط آب پر از خزه زده بود بیرون مثل جزیره کوچک ودو طرفش جنگل یا دارای پوشش سبز بود باد ذرات آب را به صورتم می پاشید انگار رودخانه شیطنت میکرد.

 در طول راه قسمتی ازیک طرف رودخانه تایلند بود در این قسمت ها بچه های تایلندی در کنار این رودخانه بازی میکردند وبرای ما دست تکان میدادند ما هم برای آنها دست تکان میدادیم  مسافران  در قایق که دو روز همسفر بودند با هم مهربان و صمیمی شده بودند جا هاشان را باعوض میکردند من با یه آقای مسن آلمانی اهل مونیخ، هم صحبت شدم اودر سالهای جوانیش چند باری به تبریز به جهت کارش آمده بود مردم تبریز را میشناخت میگفت مردم تبریز تجارت فرش میکنند وثروتمند هستند. من در این دور روز با اقوام اروپایی بخصوص هلندی ونروژی آشنا شدند تصور غلطی از ایران و حجاب ش داشتند براشون  توضیح دادم علاقه مند شدن به ایران سفر کنند بلاخره به لانگ پرابانگ رسیدیم. 

همچنان با دوستم سوسو در یک هاستل در مرکز شهر و نزدیک اماکن دیدنی وبخصوص نزدیک خیابان بسیار دیدنی ویولون نایت مارکت هر کدام تختی به قیمت شبی 50000 گیپ اجاره کردیم این هاستل به سبک لائوسی اتاق ها و تخت هایش بود، که سوسو میگفت ژاپن هم به همین سبک هست 

لابی اش هم به سبک ژاپنی بود در لابی یک میز کوتاه با پاهای 15 یا20 سانت وبرای صندلی تشکچه نرم وکم حجم داشت وطراحی در ودیوارش مجسمه‌ها ی ژاپنی بود و در خوابگاه چهار نفره تختی نبود سکویی بود که یک حصیر ویک متکا داشت, تشک های حصیری به فاصله 40 سانت از هم قرار داشت ,, سو سو, که کیف میکرد من پشت تشک را نگاه کردم متوجه شدم که حصیر را روی یک تشک ابری دوختن یعنی زیر حصیر یک تشک ابری ولی به زخامت تشک های ما نبود زخامت حدود 5  تا7 سانت بود من چهارشب روی این تشک حصیری با لذت خوابیدم . لوآنگ پرابانگ  به معنی واقعی یعنی رویال بودا، در استان شمال لائوس در محل تلاقی دو رود خانه نم خان و رودخانه مکونگ واقع شده ودر حدود 300 کیلومتری شمال وینتیان قرار دارد قبلاً پایتخت پادشاهی به همین نام بوده تادر سال 1975  که کمونیست ها به قدرت رسیدن و پایتخت را به وینتیان منتقل کردند ناگفته نماند که به ظاهر حکومت هنوز کمونیستی است ولی از حکومت کمونیستی فقط پرچم  قرمز با آرم داس وچند بجای مانده وهمه جا این پرچم در کنار پرچم اصلی لائوس قار دارد این شهر قدیمی میراث فرهنگی یونسکو به ثبت رسیده است معابد متعدد دارد یکی از نشانه های عمده این شهر تپه بزرگ  و مرتفع کادر آن wat chok ci  و آبشار های lkvang نزدیک به شهر و تماشای غروب بر روی رودخانه مکونگ وغارها و موزه سلطنتی و معبد  wat xieng و معبد wat hosian وغذا های مخصوص وخوشه دریایی مثا ماهی بخار پز یا سرخ شده یا کباب شده در سس فلفل ( چیو بونگ)  تمام معابد ورودی داره معبد روی تپه 20000 گیپ و معابد معمولی 10000 گیپ و موزه سلطنتی 30000 گیپ   یکی از جلب ترین دیدنی هاش نایت مارکت که در خیابانی طولانی به همین اسم شب ها از ساعت هفت شب شروع  تا 12 شب ادامه دارد این بازار اگر خرید هم نکنید فقط دیدنش ارزش دارد این خیابان عز هفت شب وسیله نقلیه ایی حرکت نمی کند همه جور جنس بروی زمین بساط شده. بیشتر صنایع دستی وهنر تجسمی میباشد از زیور آلات  لباس های دوخته شده از پارچه های بافت سنتی با دستگاه سنتی قدیمی بافت پارچه بسیار منحصر بفرد هست و انواع کیف های دوخته از پارچه های گلدوز ی شده با نقش ونگار اصیل سنتی لائوسی ونقاشی هایی که افراد محلی با آب رنگ یا سیاه قلم بر روی بوم هایی از جنس خمیر برنج یا خمیر نی بامبو   کشیده از مناظر طبیعی یا راهبان نارنجی پوش و یا حماسی های خودشان  انواع تزیینات و دکور ها برای تزیین خانه به سبک سنتی از کارهای مدان وزنان زحمت کش و هنرمند لائوس و کوچه های اطرافش  پر از دکه وتمیز های غذا فروشی انواع غذاها خوشمزه سنتی نوشیدنی های محلی و بستنی های دست ساز محلی  با سس های مخصوص با قیمت مناسب . انواع میوه های پوست کنده وخردشده استوایی در ظروف یکبار مصرف وسیلفون کشیده با قیمت ارزان  من بعد از دیدن هشت کشور آشیانه جنوب شرقی شاید بتوانم قضاوت کنم که این بازار ( نایت مارکت)  منحصر بفرد هست   هر شب نایت مارکت برگذار میشود  و صبح ها از ساعت شش صبح تا دوازده ظهر در چند کوچه اطراف در جهت غرب خیابان نایت مارکت بازار کوچکتر ی از خوراکی وبخصوص تر بار وآنچه فرهنگ خوراک لائوسی هست برای خوراک وپخت وپز  خود مردم لائوس ارایه می شود که بسیار جالب ودیدنی هست این بازار به درب شمال غربی موزه سلطنتی ختم می شود وهر روز صبح از ساعت5/5 صبح مراسم  وجمع آوری صدقات و نذورات بوسیله مومنین و راهبان آنجام میشود که آن نیز دیدنی است در شهر لوآنگ پرابانگ مدارس متعدد راهبان هست که با خوشرویی هر کسی را حتی در حضور در کلاس درس می پذیرند وهمچنین یک کار گاه پارچه بافی به دستگاه های قدیمی که زنان ودخترانشان جوان پارچه های سنتی می بافتن گه این کار گاه هم 30000 گیپ ورودی داشت   لوآنگ پرابانگ زیاد به شهر شبیه نبود بیشتر به یک روستا شبیه بود هیچ سوپر مارکت یا پاساژ ی نداشت  مغازه هاش قسمتی از خانه مردمی بود که در زندگی میکردند  . با بلیط 110000  گیپ ساعت هشت صبح با یک مینی بوس با 12 توریست از luang prabang به طرف vang vieng راه افتادیم   محیط طبیعی بی نظیر بود کوههای کم ارتفاع سبز وجنگل  ابر و مه آمیخته در هم بعضی قسمت ها آنقدر مملو از مه و ابر میشد ودر همان لحظه آفتاب روشن آسمان تمیز آبی با ابرها ی سفید بسیار پاک و تمیز انگار آسمان واقعی نیست یک صفحه نقاشی تمیز دره های سبز  واقعا طبیعت بکر و متفاوت اما بت مردمی بیسواد و فقیر هیچ آلمانی از پیشرفت در این قرن در این کشور که همسایه چین وتایلند که درکشوری پیشرفته با فرهنگ غنی شهر نشینی دیده نمیشود.باید همسایه تاثیر گذار باشد بخصوص که این کشور آنچنان هم کمونیستی نیست ودرآن بر روی کشورهای غربی باز هست در راه بین شهر ها اصلا کارخانه ایی دیده نمی شود اقتصاد شان بیشتر وابسته به چوب های جنگل هست که بریده میشود وبه کشورهای اروپایی وامریکایی صادر میشود  کشاورز ی بسیار محدود به برنج روش بسیار ابتدایی دارند  اصلا از وسایل صنعتی برای کشاورزی استفاده نمیکنند. روستا بین این دو سه شهر معرف بشدت فقیر کثیف با کودکان  ضعیف که معلوم تغذیه و شرایط مناسب ندارند به شهر vang vieng رسید م طبق معمول مرکز شهر که عین یک روستا با چند معبد و پاکودا  و در این شهر برای جلب توریست ورزش ها  آبی و چند ورزش دیگر  مانند سنگ نوردی همراه آبشار وقایق های چوبی باریک وداراز دو نفره پارویی و تیوپ سواری بر روی رودخانه وچند بار وپلاژهای حصیری با میزهایی کوتاه به سبک ژاپنی برای پذیرایی با آبجو ومشروب وکافه هایی در کوچه وخیابان ( البته اگر بشه نامش را خیابان گذاشت)  به سبک فرانسوی چون این کشور مدتها در اشغال فرانسه بوده،  خورد وخوراکی ومشروب در این شهر کلا در لائوس بسیار ارزان هست. شهر ها پر از توریست جوان  که شب  در بارهای چوبی با موزیک اروپایی تا دیر وقت میرقصیدن وآنجا مشروب ارزان میخورند  یا بارهایی بود که  تلویزیون روشن بود وفیلم های قدیمی اروپایی وامریکایی را با ویدیو میگذاشتند توریست ها با خوردن آبجو تماشا میکردن و وقت میگذارند.اما شهری آرام وکوچک  و ارزانی بود من خوابگاه را با شبی 40000 گیپ با صبحانه گرفته  بودم  یکی دیگر از تفریحات این شهر بالون سواری بود  که 80 دلار برای یک ساعت بود من رفتم، دم و دستگاه شان را دیدم زیاد امن نبود ونظارتی هم در کار نبود وبه یک پاکودا رفتم هنگام نهار راهبان که زنان اغلب مومنین در سبدهای مخصوص ظروف کوچک از غذاهای خانگی پخته هنگام ظهر برای راهبان می آوردند و راهبان قبل از  صرف غذا دعایی را با آواز میخواندند و سپس روی میز های کوتاه به سیک ژاپنی‌ها چهار نفری بر سر یک میز غذا میخورندند وزنانی که غذا آورده بودند با اشتیاق وحالتی روحانی غذا خوردن آنها را نگاه میکر دن موردی که در معابد جالب هست وجود سگ وگربه ها که اجازه دارند براحتی همه جا باشند حتی داخل معبد اصلی که باید کفش ها را در آورد ، هنگام غذا خوردن راهبان در کنار آنها غذا میخورن.راهبان بسیار حیوان دوست هستند. دو روز ی در این شهر آرام بودم اصلا در لائوس  وسیله رفت و آمد عمومی شهر ی وجود ندارد فقط تاکسی وانت و توک توک وموتورسیکلت به عنوان تاکسی،   زیاد گران نیست یک بازارچه غذا ظهر ها در قسمتی  از شهر در ظهر شروع میشه تا عصر ادامه دارد که دیدم در چوب  بابو برنج رنگی پخته و میفروختند وهمچنین حشرات سرخ شده و یک جور شیرینی هایی که همانجا سرخ میکردند لای خمیر بسیار نازک می پیچیدند مثل دلمه در رنگهای مختلف . با 50000 گیپ از vang vieng  به طرف پایتخت لائوس یعنی وین‌تیان با اتوبوس بزرگ راه افتادم. مثل قبل در راه روستا یگان بشدت فقیر و کشاورزی بسیار محدود برنج با حداقل امکانات  وقدیم از صنایع و کارخانجات خبری نبود. جاده سازی که چی بگم یک جاده باریک و پر از دست انداز و خاک آلود   اما توریست فراوان وشلوغ اتوبوس بزرگی که من سوار شده بودم بیشتر توریست بود، شاید اروپایی ها و امریکا ها با آن کشورها ی مدرنی که دارند این فقر وعقب افتادگی را بکر بودن می دانند.  چند تا مداد یا شکلات دادن به بچه های فقیر،بدبختی این مردم درمان نمیشود، نا آگاهی وعدم  سواد زمینه ساز ماندگار شدن این فقر هست. در هر صورت جاده به طرف پایتخت بهتر از جاهای دیگر نبود، تا به وینتیان رسیدیم طبق معمول وانت تاکسی و توک توک ها در ترمینال ها منتظر مسافرین بودند با نفر20000 گیپ ما را به مرگز شهر ومحلی که هتل ها و هاستل ها در آنجا تجمع دارند ما را بردند شهر وینتیان بد نبود بیشتر شبیه به شهر بود داری فروشگاه ها ی لباس و پاساژ های کوچک ونامنظم بود اغلب اجناس جنس متوسط وضعیت تایلندی بود  چند پاساژ در مرکز شهر بود که همه جور جنس  ومغازه در آن پیدا میشود سه طبقه بود بنام بازار صبح ویا morning market  که از کلی فروشی پارچه گرفته تا کفش وکیف  و جزیی فروشی ودر اطراف این morning Market  در بیرون از پاساژ پر از مغازه  ازا جناس لوازم خانگی گرفته تا زیورالات لوازم آرایش بطور شلوغ ونا منظم از شاخص های پوشش مردم لائوس دامن سنتی زنان لائوس هست که بطور جدی همه قشر فقیر وطنی در همه جا وهمه وقت آن را می پوشند فقط برای زنان دست فروش یا مشاغل از این دست یا زنان فقیر جنس دامن ارزان تری بود برای مشاغل مهم تر و زنان ثروتمند جنس دامن بهتر و گران تر بود ولی از نظر مدل دوخت وبخصوص طرح که باید در حود بیست سانت حاشیه داشته باشد و دامن تقریباً تنگ و تا زیر زانو برای همه اقشار یکسان بود.  بالاتر از این تز این بازار نا مرتب و شلوغ در وسط میدان یک نماد یاز سنگ سیاه سفید بنام that dam هست که شکل زنگوله برعکس یک نماد تاریخی  سنتی این شهر می باشد اغلب اماکن دیدنی توریستی نزدیک هم میباشد.. Wat si saket  معبد تصاویر بوداهای به اندازة های کوچک ومجسمه های مختلف صدها از این بودا های کوچک در  شبکه هایی که بر روی سه دیوار جانبی حیاط تبعه شده قرار دارد زمانی که من از این معبد دیدار میکردم عروس و داماد برای شکرگزاری و فیلم برداری با لباس سنتی عروسی داماد لائوس آمده بودند که عکس های گرفتم این معبد  به طور عمده  در تاریخ 16 تا19 میلادی ساخته شده استاز جاهای دیگر موزه ملی لائوس است که یکی از راه های شناخت فرهنگ لائوسی است و در خیابان اصلی شهر بنای دروازه مانند هست  که در وسط میدان بزرگی  طراحی سبز گیاهی زیبایی در مقابل قرار دارد بنای پیروزی  یاpat uxai لائوس بر برمه هست در اطراف این میدان معمولا خیابان ها به محل های توریستی ختم میشود دفتر پارلمان وشاخ رییس جمهوری راهم در همانجا هست که بنای مدرن آمیخته با فرهنگ اروپایی دارد زیرا لائوس سالهای طولانی دست فرانسویان بوده و معماری ساختمان های مهم آن و خانهای قسمت های اعیان نشین متاثر از از معماری فرانسوی است. Wat si muang یکی از محبوب ترین اماکن عبادی بودایسم ویک پارچه است. که دارای چند معبد زیبا ویکی از قابل توجه جالب ترین آنها ست.wat ho Phra Keo  نیز بسیار زیبا و جذاب که در سال 1565  با دستور خانواده سلطنتی ساخته شده است و Buddha Park  یک پارک معروف از مجسمه‌ها با بیش از 200 مجسمه از جمله مجسمه 40 متری بال های خمیده تصور بودا . 


.