سفر، همراه وهمگام با باد

من آشوب هستم عاشق سفر، ارزان سفر میکنم

سفر، همراه وهمگام با باد

من آشوب هستم عاشق سفر، ارزان سفر میکنم

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ... مقدمات سفر م از ایران

 روز هیجدهم تا بیست و یکم از واراناسی به کلکته با قطار 10 ساعت طول کشید. آنجا میزبان عزیز که هندو بود منتظر من بود. این انسان لایق کلمه عزیز یه تمامی معنا هست. من در یازده شهر که من در هند دیدن کردم  9 تا میزبان داشتم که 7 تا هندو،  یک مسلمان سنی مذهب و یک سیک مذهب و در دو شهر هاستل داشتم یکی دهلی یک شب تا میزبانم از سفر برگردد و واراناسی،  البته در واراناسی هم دو میزبان داشتم با تحقیقاتی که از مهمانان  سابق اشان کرده بودم ترجیح دادم در هاستل زندگی کنم، کلکته برای من از کودکی یک رویا بود رویایی دور ودست نیافتنی مثل آلیس در سرزمین اعجایب، ( من جز علاقه مندان به فیلم های هندی و موسیقی آن نیستم)  اما هند از کتاب کلیله و دمنه با داستان هایی عز زبان حیوانات به فارسی ترجمه شده است می شناختم.  همیشه در کودکی این داستان ها پدرم برای تعریف می کرد فکر می کردم اسم کتاب هندی کلکته ودانه است و  تمام هند را کشو ر کلکته تصور می کردم در رویاها یم به کلکته خانه شیرها و فیل ها و.. رفت و آمد میکردم از ابتدا ی سفرم قصد من رفتن به پا گذاشتن به سرزمین کلکته اما این بار شهر کلکته بود که نزدیک میشد و کودکی من بسیار دور شده بود ولی باور کنید وقتی در ایستگاه راه آهن کلکته وارد شدم تمام کودکی ام بر من غالب شد مثل یک بچه ذوق میکردم. پا هایم سرزمین رویایی ام حس میکردم از ذوق میخندیدم و مردم  حضور در ایستگاه به خنده من با خنده پاسخ میدادند. من آرزو یم زیباتر از آنچه فکر می کردم یافتم این از امتیازات خوب است که وقتی انسان آ نه رادوست دارد ،  وقتی می یابد زیبا و قابل قبول باشد و تا دچار یاس و سر خوردگی نشود. کلکته شهری بزرگ تمیز وزیبا و زیبا  هست، از حمل نقل دورن شهری بسیار خوب منظم و ارزان قیمت بر خوردار هست که شامل مترو اتوبوس و تاکسی‌ها ی فراوان زرد رنگ بجای تو ک توکلی یا ریکشا تاکسی‌ها قیمت مناسبی دارد و مثل تهران بصورت اشتراکی میشود استفاده کرد تاکسی‌ها تلفنی هم سفید رنگ هست اتوبوس های دو قیمته وجود دارد که عز فرودگاه و راه آهن و به مردم برای تمام شهر سرویس میده. قیمت اتوبوس های تمیزتر و جدید تر بستگی به مسافتی داره که مسافر قصد تردد دارد متغیر است از 25 روپیه تا 45 روپیه میباشد ولی اتوبوس های قدیمی تر کلا 9 روپیه بلیط تش قیمت داره،بلیط در اتوبوس با پول نقد صادر می شود،کلکته پایتخت ایالت بنگال غربی و از شهرهای مهم کشورهند است. تا چند سال پیش از این هم پرجمعیت‌ترین شهر این کشور به شمار می‌رفت، اما در حال حاضر دهلی‌نو وبمبئی از آن پرجمعیت‌ترند. از سال ۱۷۷۲ تا ۱۹۱۱ کلکتهپایتخت هندوستان بود و پس از آن این عنوان به دهلی نو اختصاص یافت. کلکته فستیوال روزانه‌ی انسان‌هاست و بیشتر هنرمندان و نام‌آوران هندی قرن نوزدهم و بیستم، از این شهر بوده‌اند. هرچند که هنوز هم محله‌های قدیمی و پرجمعیت کلکته حفظ شده‌اند، اما بازارها و ساختمان‌های مدرنی که به تازگی ساخته شده‌اند، چهره‌ی دیگری به شهر داده‌اند، به طوری که سراغ برخی از بهترین رستوران‌ها و مرکزخریدهای هند را باید در این‌جا گرفت،بیشتر دیدنی ها دفاتر و مراکز مهم اداره این مرکز ایالت ولایت سابق و همچنین. اماکن تاریخی و دیدنی در منطقه بسیار وسیع بنام madan که چهار خیابان بزرگ بوسیله چهار باغ دل انگیز غیرقابل وصف به وصل میکند اطراف و داخل این باغ ها بیشترین منابع توریستی وتاریخی ودیدنی است و

 کیلومتر ها ها باغی وسعت داره یک روز وقت گذشتن کافی نیست خیابان ها ی اطراف این باغ مراکز مهم دولتی واقتصاد ی قرار دار د تاتر و سینما و بارها و کلوپ شبانه رستوران های معرف وهتل مغازه وبزرگترین کتابفروشی که هر چهارشنبه از نویسنده معروفی دعوت میکند وهنرمند آن حضور دارند و فروشگاه بزرگ فروش سوت ( لباس زنانه پنجابی)  و در خیابان دیگر اطراف madan فروشگاه لباس مردانه ماهارجا و در حاشیه داخلی خیابان فرعی غذا فروشی های ارزان قیمت تمیز با گوشت جوجه و ماهی وشلوغ و انواع فست فود های خودشان که بسیار خوشمزه من همه غذاهای خیابانی و فست فود ها خوردم هیچ مشکلی نداشته. من روز اول در اطراف همین madan پرسه زدم مردم مغازه قیمت لباس ها  و اجناس را پرسید م و ظهر بعد از خوردن ناهار خیابانی به دیدن خانه مادر ترزا از مکان مقدس مسیحی وتاریخی کلکته هست رفتم، که ساعات بازدید 8 تا 12 صبح و 3 تا 5 بعداز ظهر است ( همان مادر ترزایی که تلویزیون ایران هر سال شب عید مسیحی پخش میکند) من ساعت 1/5  رسیدم در زدم با مهربانی راهبه ای در باز گرد و من داخل رفتم چند راهبه و یک پدر نسبتا جوان آنجا بودند عکس هایی گرفتم طبق معمول از قسمت های ممنوع و آزاد وبعد به کلیسا قدیمی در همان خیابان سمت مقابل کمی به طرف شمال رفتم عکس هایی گرفتم،در هند میوه گران و کم هست مثل ما کیلو یی خرید نمی کنند  معمولا از هر میوه ایی مقداری خورد میکنند در ظرف کاغذی یکبار مصرف می فروشند. در کلکته چون تمیز تر بود کمی خریدم خوردم بعد یه چای ادویه دار با شیر و آمدم خانه میزبانم که شام هند ی بدون ادویه درست کرده بود برای مهمان ایرانیش، روز بعد به victòria Place  رفتم که قصر ملکه ویکتوریا در دوران استعمار هند از جانب انگلیس بر جا مانده بود این قصر از سال 1865  تا 1905 ساختش طول کشیده قصری افسانه ای است فقط دیدن باغ آن نصف روز طول می کشد باید باغ را کاملا دور بزنید تا زیبایی حیرت انگیز ش را ببینید همه جاش مثل هم نیست واز هر جهت به ساختمان قصر نگاه کنید تا از زیبایی آن کامل لذت ببرید روز های تعطیل یعنی شنبه و یکشنبه فقط از باغ می توانید دیدن کنید که بلیط آن 10 روپیه هست که ارزش دیدن زیادی دارد چهار دریاچه متفاوت دارد، واز دوشنبه قصر هم باز است که بلیط آن 200 روپیه است.  ودیدنی های دیگر موزه بزرگ شهر کلکته است که نزدیک madan  ودر سمت غربی آن خارج از محوطه madan هست و fort William o هست تاتر که در قسمت دیگر madan هست. بعد از سه روز طبق قرار قبلی میزبان عزیزم به شهر دیگری باید می رفت من بلیط قطار برای روز 21 اکتبر بود هتل و هاستل در کلکته واقعا گران بود من یک زوج جوان میزبان داشتم ولی چون خیلی جوان بودند  ،  نمی خواستم برم منزل شان وراست گرانی باعث شد دعوت شان را قبول کنم اما جاتون خالی چقدر با این جوانان پر انرژی خوش گذاشت انگار پوست انداختم وجوان شدم. از 18 تا 24 فستیوال دورگا پوجا یکی از خدایانشان که زن هم هست بود که خوشبختانه مصادف با روز های من در کلکته بود. من دو فستیوال در کلکته دیدم یکی در آحمد آباد که با رقص وآواز و راهپیمایی بود و دیگری با جشن ساکن بود در هر محله ای طاق نصرت زده بودند صندلی گذاشته بودند هنروندی برای مردم شو اجرا می کردند معابد ومجسمه هایی از دورگا پوجا در راه مبارزه با پلیدی ها ساخته بودند که مثل روز عید ما برای چند روزی ادارات تعطیل بودند ومردم بخصوص زنان و دختران بهتر ین لباس خود را پوشیده وزیر آلات خود را آموخته باه جشن محلی میآید من با دوستان جوان با شور شوق در این جشن‌ها شرکت کردم قبلش در طول روز قبل از ناهار همراه با زوج میزبان به کافی شاپ شاکی رفتیم نوشابه کوکاکولا با ادویه ماسلا خوردم و به چهار جوان هم دانشگاهی میزبان پیوستیم 

 و به اتفاق آنها در یک رستوران هنگ کنگ ناهار خوشمزه ایی از نودل مخلوط میگو وسبز یجات و جوجه و ماهی  خریدم بعد هم به خانه میزبان و فردا به طرف شهر چنای،

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ... مقدمات سفر م از ایران

روز چهاردهم تا هیجدهم سایه های مرگ در واراناسی اعجاب انگیز.    از اگرا به واراناسی با قطار چهارده ساعت راه بود در واراناسی در یه هاستل ثر یک  اتاق مشترک با خانم ها برای یک تخت با صبحانه شبی چهار دلاراست خوب و تمیز ساکن شدم که به رود گنگ نزدیک بود. واراناسی شهر کوچک کهنه ونا مرتب شاید باید گفت به شدت کثیف و اطراف رود گنگ  کثیف تر این شهر مذهبی به نظر می رسد پر از توریست به خاطر مراسم سوزاندن اجساد ب روی پله های رودفروش انواع مجسمه‌ها وکوچک وبزرگ و حلقه های گل و یا تاج گل و شمع همه برای نذورات خریداری میشود بر روی پله های گنگ گذاشته می شود و گل ها داخل رود با ورد های گه می خوانند. در فاصله هاستل من و رود گنگ که پیاده طی کردم پر از غذا فروشی  چه در مغازه‌های کوچک وچه در دکه ها ومانتو انواع نوشیدنی های دست ساز که یکی ز آنها مخلوطی از شیر و ماست وفکر و تکه ایی یخ که من دوست داشتم اما نه در این شهر، وآب نی بامبو و آب میوه پرتقال که با وسیله ای مثل چرخ گوشت های قدیمی ( نه برقی) میگیرند البته هم کثیف مهم با حقه باز ی قبلا آب داخل ظرف زیرین میرزند و روی ظرف پارچه تنظیف مانند میگذارند تا دیده نشود با دو پرتقال کوچک یه لیوان آب میوه قلابی به شما می دهند وبه غیر از خوراکی ها انواع بدلیجات که شامل النگوها و انگشتر گوشواره وگردنبند که در سراسر هند به فروش میرسد وزیبا هم هستند و زنان هندی خودشان از خریداران هستند از پیر و جوان از غنی و فقیر از این بدلیجات به فور استفاده میکنند و تعداد زیادی پارچه فروشی  که ساری و شال می فروشند  و دلال ها در سراسر محل و عبور و مرور. پراکنده هستند که بسیار سمج و کلافه کننده هستند بزور می خواهند افراد توریست را به مغازه ببرند هرچه می گویید نم خواهید گوش نمی دهند و دلال ها  توریست ها را به هم با اشاره انگار پا س می دهند. قبل از اینکه به رود گنگ نزدیک شوید در خیابانها ی اطراف افرادی هستند که میزی گذاشته اند و تور نشان دادن آتش زدن اجساد را یا باز دید از گنگ را میفروشند که اصلا لازم نیست بدون هیچ خرجی خودمان می توانیم برویم راه رفتن به رود گنگ را باید از مغازه ها پرسید دلال ها جواب اشتباه به عمد می دهند تا یا اظهار بی اطلاعی می کنند تا مجبور شوند ید تور بخرید،  بلاخره به رود گنگ رسیدم ،  واز پله های پر از زایر گدا و مردان تارک دنیا که لخت هستند و بسیار، لاغر ولنگی کوچک قسمت زهاری خود را پوشانده اند این مردان گدا نیستند اما برای گذران زندگی خود که فقط،کمی خوردن غذا هست پول قبول میکنند و شبانه روز در یک جا نشسته اند حرکت زیادی نمی کنند این افراد بسیار مقدس هستند دست زدن به بدن آنها یا حرف زدن با آنها  هند ها را ناراحت می کند البته من من به بدن آنها دست زدم و با آنها شوخی کردم مهربانانه میخندند بدون صدا اما اطرافیانش به شدت تذکر می دهند.  خسته شدم روی یکی از پله که دوست دختر وپسر نشسته بود ند و کمی سقف داشت نشستم یازده ظهر بود هوا شرجی و آفتابی بود. یک دلال تور جوان کنار م نشست وشروع کرد به تبلیغ که بیا برای دیدن آتش تور بخر راهنمایی ات کنم هر چه میگفتم ول نمی کرد آخر مجبور شد م آهسته بگم پلیس را خبر می کنم که رفت فروشندگان دوره گرد روی پله ها بعد از کمی گشتن در اطراف به تل های بزرگ هیزم مواجعه شدم و آتش و اجساد ی که در پارچه های زری قرمز و زرد پوشانده شده بودند در آتش می سوزاند ن افراد فامیل متوفی هم دور تر از آتش که همه مرد بودند ایستاده بودند بمن تذکر دادند که زنها نباید در این اطراف  باشند باید عز ساختمان های اطراف این محل که معبد های کهنه مشرف بر صحنه بودند بروند و تماشا کنند من گوش نکردم گفتم من زن نیستم و شوخی کنان نزدیک شدم با پسر نو جوانی که چشمان نم دار که معلوم بود گریه کرده. صحبت کردم دایی اش فوت کرده بود ودر آتش می سوخت  من  ساعت یازده صبح آنجا بودم انگار این دو زن و سه مردی را که می سوزاند ن در ساعت هفت تا ده صبح فوت کردند. از او پرسیدم چرا گریه نمی کنند گفت در خانه شان گریه و سوگواری می کنند اینجا هنگام سوزاندن مرده گناه دارد برای عکاسی از مراسم سوزاندن باید 150 روپیه به خانواده صاحب جسد پرداخت کنید..در یکی از شب ها قدم زنان در اطراف هاستل به معبد خیلی قدیمی و دود گرفته وارد شدم که چند کاهن در حال انجام فرایض مذهبی بودند آنها همه لخت بودند و لنگی کوچک زهاری آنها را می پوشاند فقط من بودم و مردان مذهبی زایری نبود. البته معابد جای امنی هست و اصلا خطری نداره آنها از من دعوت کردند همراه آنها نیایش کنم و بعد از کمی همراهی با آنها به حیاط نیمه تاریکشان رفتم اتاق های ساده کهنه و بدون وسایل که یک  یا دو صندلی  چوبی وقدیمی در ش بود ودو تا سه مرد از،سن چهل به بالا آنجا  نیمه لخت زندگی می کردند تقریباً هشت اتاق بود دو مرد وسط حیاط با روی صندلی نشسته بودند برای احترام جلو رفتم خم شدم دستهایم را جفت کرده زبر چانه ام او با سر اشاره کرد اول به مرد پشت سرش که مسن تر بود و روی صندلی با همان ظاهر لخت ادعای احترام کنم.  صبح روز بعد به خیابان های مرکز شهر رفتم یک از فروشگاه معروف وبزرگ ساری که از مشتریانش برای دیدن شو ساری های جدید دعوت کرده بود، دیدن کردم ساری بصورت وصف نشدنی زیبا بو.دند با دست روی آنها سنگ دوزی شده بود قیمت این ساری ها از 2000 روپیه تا 12000  روپیه بود از آنجا به معبد شیوا رفتم با زنان ساکن معبد ناهار که شامل پلو بدون روغن ونمک قیمه بدون گوشت با ادویه کاری وماسلا و خوراک اسفناج که مثل نر گسی خودمان بود  خوردم و بعد با هیچ هایک موتور به معبد بودا در 10 کیلومتر ی شرق رود گنگ رفتم من در این مدت معابد زیاد ی دیده بودم ولی همه خدایان دیگر بود در غرب وشمال هند بیشتر به خدایان دیگر علاقه مند هستند تا بودا اما جنوب شرقی چند تایی معبد بودا یافت می،شود این معبد بسیار زیبا و متفاوت از دیگر خدایانشان بود من به گفته های بودا وخود بودا همیشه ارزش خاصی غایل بودم باغ بی نهایت زیبا توریست زیاد ی آمده بودند برای عکاسی از دورن معبد باید 100  روپیه پرداخت می کردم  بیرون از معبد ثر باغ گفته های بودا را روی سکو هایی نوشته بودند زنگ های بزرگی بود در تمام معابد زیارت کننده با دست زنگ را تکان مدهدشش 



روز یازدهم تا سیزدهم رادر شهر کوچک ولی غنی از نظر اماکن دیدنی وتاریخی اگرا عجایب انگیز گذراندم، فاصله دهلی تا آگرا 220 کیلومتر هست با قطار 110 روپیه و با اتوبوس توریستی 800 روپیه من از اتوبوس محلی استفاده کردم با 190 روپیه شد،در نظر اول یک شهر قدیمی وکوچک وشلوغ به نظر می رسد اما یکی از تاریخی ترین شهر های بجای مانده از قرن پانزدهم میلادی هست ویکی از دیدنی ترین اماکن تاریخی شهرک شاه نشین به وسعت 7000 متر مربع که از زمان اکبر شاه پادشاه علاقه مند به علم وهنر و تاثیرگذار بوده باقیمانده بیشتر آثار تاریخی از زمان او پسران و نوادگانش است جهان شاه ( که تاج محل به دستور او ساخته شده) نوه اکبر شاه بوده، بنامfatehpursikri دارای چهار قصر زیبا ، که شامل اتاق خواب شاه سرای بارعام وسه قصر دیگر که برای سه همسر مسلمان وهندو ومسیحی ساخته شده بنام هایAkbar three wife.jodha bhai hindu.rukya sultan.muslim Maryam cristion در این مکان تاریخی دارای مدرسه و آنفی تاتر محل اجرای موسیقی و قرار گاه امنیتی ونظامی وجود دارد وهمه قصر ها ومحوطه از سنگ قرمز ساخته شده بسیار طراحی و معماری آن بی نظیر است ستون به طرز حیرت انگیز ی تراشیده ومنقش شده من واقعا از توصیف آ ن عاجز، درآین شهرک شاه نشین دو مسجد بزرگ برای خودش و همسر مسلمانش رقیه سلطان ساخته که مسجد معروف و زیبا ی Jama masjid fatehpur sikri. Akbar time که هنوز فعال و زیارت کننده دارد. از زیباترین و بزرگترین معابد سیک ها در آگرا میباشد تماماً از سنگ سفید ساخته شده در نوع خودش جالبه مومنین و خدمت کنند کان در این معبد مردانی با عمامه قرمز به سبک هندو و خنجری بر کمر، تمام اماکن مقدس و مزار ها را پا برهنه باید وارد شد در معبد پارچه سه گوش معمولا زری به خانوم ها برای بستن به سر میدهند. اما Taj mahal که مانند الماس بر فراز آگرا میدرخشد باغ بسیار زیبا که به بهشت می ماند و که بر دریاچه زیبا و طبیعی پهلو زده دو مسجد بزرگ وزیبا و ستون های ترشیده از سنگ قرمز ومنقش شده ویک موزه‌ی کوچک گوینده اسرار این بهشت کوچک است ساختمان بی نظیر مزار که به دستور شاه جهان برای مزار همسرش ممتاز خانم ایرانی اصل ساخته شده اکنون آن زوج در کنار هم آرامیدند،بی همتا ست اما این مزار دارای قدمت 100 تا 200 سال است ودر دوران تسلط انگلیسی ها بر هند ساخته شده اماکن تاریخی قرن پانزدهم میلادی تماما در دوران طلایی اکبر شاه با سنگ قرمز هست ساختمان هایی با سنگ مرمر سفید ساخته شده از قدمت چندانی بر خوردار نیست گویا مزار اصلی از بین رفته و دو ستون از آن وعکسهایی باقی مانده که در موزه واقع در باغ نگهداری می شود، و مزار اصلی در غرب مزار کنونی قرار دارد ورودی Taj mahal از همه دیدنی گرانتر 750 روپیه بود.. از اماکن دیگر دیدنی Agra fort هست که قلعه‌ی قرمز رنگ بسیار زیبا که انگار از شهر محافظت می کند ورودی این مکان 300 روپیه است و جاهای دیگر sikandra و ram bagh,, و litmad _ ud_d'aula(Baby taj) . معمولا در درب ورودی این اماکن فروشگاه ها یی وجود دارند که دلان این فروشگاه ها توریست ها را با انواع ترفند ها به فروشگاه میکشانند. و یا فروشندگان دوره گرد با اصرار می خواهند به چند برابر قیمت کا لاها شان را بفروشند. یا راهنمای تور توریست ها یا فروشگاه های طرف قرارداد خود می برند و از آن فروشگاه اسکونت میگیرند،توجه داشته باشید اولا در اطراف اماکن تاریخی ودیدنی خرید نکنید همراه دلال به فروشگاهی نروید وبا توصیه وهمراه راهنما خرید نکنید ممکن است کا لایی را به چهار برابر قیمت به شما بفروشند، خودتون گشتی در خیابان ها که معمولاً پر از مغازه زیورالات و مجسمه‌ها وپرده و ساری یا سوت( لباس زنانه پنجابی شامل شلوار و پیراهن چاک دار) هست. می توانید به عنوان سوغاتی بخرید. برای خرید معمولا نرخی را میدن شما باید یک سوم مبلغ راپیشنهاد بدید تا آن را به نصف بخرید

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ...

روز هشتم تا دهم از سفرم به هند را در شهر بزرگ مدرن وزیبا دهلی بودم من فکر میکنم به زمان بیشتری برای دیدن این پایتخت سحر انگیز نیاز داشتم دهلی نسبت به بقیه شهر های هند بزرگتر و تمیزتر هست از حمل  ونقل خوب دورن شهری برخوردار است اتوبوس هاش مثل اتوبوس های شرکت واحد خودمان است و بلیط آن در داخل اتوبوس مثل بقیه شهر های با پول نقد تهیه میشود ونسبتا ارزان است  وسایل دیگر ریکشا یا همان موتور سه چرخه با اتاقک و یک نوع دیگر ریکشا بود که مسقف نبود وبه دوچرخه وصل بود و مترو دهلی،، دهلی دو نوع مترو دارد،یکی بسیار تمیز و محوطه آن مثل فرودگاه می ماند و قطار ها از محوطه به وسیله درب شیشه ای جدا می باشد وهمین که قطار توقف می کند درب شیشه ای باز میشود ومردم سوار ویا پیاده میشوند دورن قطار به شدت تمیز وزیبا و ایستگاه ها به دو زبان هندی و انگلیسی چند بار در طول یک مسیر اعلام میشود بلیط ها به شکل ژتون است که تا آخر مسیر باید همراه مسافر باشد و هزینه این مترو که در میسر های خاص مثل فرودگاه تا اماکن مختلف شهری تردد میکند بسیار گران است و خلوت، ،، و مترو نوع دیگر ی هست که کیفیت مترو خودمان را دارد و مردم از سر و کول هم بالا می روند قیمتش  ژتون هایش ارزان هست  دهلی آثار و اماکن زیادی دیدنی دارد و مراکز خرید بزرگ چندین پاساژ (مال)انواع برند ها و رستوران ها و کمپانی های معروف،،  مردم. هند اهل سیگار و مشروب نیستند اما شهر دهلی دارای بار ها و کلوپ و دانسینگ میباشد. یکی از اماکن دیدنی مسجد قدیمی سنی مذهبJama masjid old Delhiاست که در قسمت شلوغ شهر و بازار محلی قدیمی اما از اقتصاد دی مهم شهر واقع شده وقتی بالای پله های این مسجد بودم  و خیابان روبرو نگاه می کردم واقعا شلوغی هند را حس کردم درهم بودن انواع وسیله حمل و نقل و در پیاده رو  انگار مردم چسبیده به ایستادند در صورتی که همه عابر قصد حرکت داشتند مردم صبور وصلح خویی هستند با تمام این در هم بر همی اصلا دعوا و مرافعه ایی نیست. یکی از مراکز اصلی شهر خیابان طویل مهم Jantar میباشد و در این خیابان رصد خانه Jantar mantar قرار دارد که در دوران اکبر شاه ( پادشاه سنی مذهب مغولی الاصل هندی)  در دو شهر مهم جیپور و دهلی ساخته شده اکبر شاه یکی از شاهان مهم واثر گذار ولایت  کشور هند بوده، در خیابان Jantar بازار بزرگی با قیمت مناسب از همه گونه وسایل اعم پارچه لباس مردانه و زنانه مجسمه‌ها ی خدایانشان و زیورالات بدلیل که در هند خیلی رایج است و زیبا و برای سوغاتی مناسب وو.. اما به توریست قیمت دو تا سه برابر میگن باید چانه زد وبه نصف یا یک سوم قیمت رساند این بازار برزگ در زیرزمین قرار Palika bazar و میدان زیبایی بنامRajiv chok که اطراف این میدان باندهای معروف اما گران قرار دارد. یکی از خیابان های دیگر مهم دهلیJanpath steert که در طول مسیر این خیابان چند آثار تاریخی مانندFblakpو Conegut placesو gate india قرار دارد یکی از معابد بسیار بزرگ ودیدنی دهلی بنام tampel mandirt در خیابان Marg قرار دارد واقعا باید دیده شود این معبد متفاوت است در هند قدم به قدم معبد هست از معابد  ادیان مختلف اما چندتایی از آنها جز آثار تاریخی شگفت انگیز هستند.  شهر دهلی پایتخت سیاسی کشور هند هست که در قسمتی بزرگ از شهر کاخ رییس جمهوری و پارلمان قرار دارد که جز دیدنی شهر البته از خارج ساختمان می توان دیدن کرد چطور توصیف کنم کاخ رییس جمهوری و ساختمان دفتر کاخ نمی دانم از بس،زیباست یکی از معابد در قسمتی دیگر این پایتخت معابد از نظر مدرن بودن و سازه ومعماری جالب وبخصوص باغ دل انگیز بهایی های هند ی وروزه دورن آن که فکر می کنم هزینه بسیار سنگینی داشته در شب مثل الماس می درخشد در روز که دارای چند استخر وباغ بسیار وسیع دیدنش خالی از لطف نیست مردم هند به گردشگری وبازدید از اماکن تاریخی کشور خود بسیار علاقمندند. و یکی عز تفریحاتشان در روز های شنبه و یکشنبه گشت وگذار با خانواده اشان در این اما کن هست