سفر، همراه وهمگام با باد

من آشوب هستم عاشق سفر، ارزان سفر میکنم

سفر، همراه وهمگام با باد

من آشوب هستم عاشق سفر، ارزان سفر میکنم

سفرنامه، سفر من به جنوب و جنوب شرقی آسیا ... مقدمات سفر م از ایران

روز نوزدهم تا بیست و دوم نوامبر من از سورابایا با اتوبوس به قیمت 100000  روپیه به طرف yogyakarta حرکت کردم که این قیمت کمی گران بود حدود 8 دلار اتوبوس شیک تمیزی بود ابتدا یک بطری آب هم دادن وبرای ناهار در یک رستوران خوب بطور سلف سرویس پذیرایی خوبی با همان بلیط اتوبوس کردند وحدود 10 ساعت در راه بودم میزبانم با یک ماشین مشکی شاسی بلند به استقبال ام آمده بود میزبانم در شهر خانواده جوان چینی اصل با دو بچه شیطان دو ساله سارا و پنج ساله جورج. از آنجا به یک رستوران شیک برای شام رفتیم در رستوران های معمولی و ارزان قیمت  غذایی با گوشت قرمز پیدا نمی شود معمولا غذا ها گیاهی با برنج یا گوشت مرغ و ماهی هست این میزبانم در گوگل علایق ایرانی ها راستی کرده بود میدانست ایرانی ها غذا با گوشت قرمز را دوست دارند برای من بیفتک سفارش داد البته وضع مالی خوبی داشتند چون در منزلش اش تلویزیون جدید فلت داشت در تمام این مدت چند کشوری که بودم یا اصلا تلویزیون نداشتند یا اگر داشتند بسیار قدیمی بود اغلب برای دیدن مسابقات در یک خانه دوست یا فامیل یا در فروشگاه یا غذا خوری دور هم جمع میشن. حمام ها اصلا دو شیر ندارد منظورم فقط اندونزی نیست هند و سریلانکا هم  همینطور بود فقط یک شیر آب معمولی دارد ( توجه داشته باشید این کشورها فصل زمستان ندارند ودو فصل دارند که هر دو فصل نسبتا گرم هست فقط یکی عز فصل باران شدید ولی،نه سرد می آید) حتی در هاستل ها در سطل بزرگی یا یه حوضچه کوچک وبلند آب جمع میکنند با پارچ پلاستیکی دسته بلند روی بدن وسر آب می ریزند. توالت ها هم اغلب ایرانی  حتی درپمپ بنزین ها یا مال ها و فروشگاهها بزرگ ممکنه یک توالت فرنگی پیدا بشه  شلنگ آب برای شستشوی یا سطل ور از،آ ب باهمان پارچ را دارد ولی استثنا در خانه این میزبان دوشیر داشت یعنی آب گرم هم داشت ام من با همان شیر معمولی دوش میگفتم چون می خواستم بدنم عادت کنه. در سورابایا و جو جاکارتاتر جمعیت زیاد ی مردم چین بودند که عز 150  سال قبل به اندونزی مهاجرت کرده بودند وحالا تقریباً فرهنگ  اندونزیایی بخود گرفته بودند غذاهاش وزبان اشان اندونزی بود فقط از نظر چهره فرق می کردند این میزبان من خیلی با محبت بود. بچه ها شم خیلی من دوست داشتند  کلا این سه کشوری را که تا حالا دیدم سه وعده غذای کامل می خورند یعنی صبح مثل نهار برنج وگوشت و خورش مخلافات که خیلی هم زیاد هست میخورند.من که نمی تونم. روز بیستم صبح با راهنمایی هاستم که آدرس چند جای دیدنی را داد دستم رفتم ، yogyakarta تا سال 1945 پادشاهی ومستقل بوده ودر سال 1945 با اندونزی می پیوندد  قصر سلطان که یکی از جذابیت های توریستی این شهر است از نه پادشاه  isks hamengka  باقی مانده سال 1755 _1945 کاخ سلطان یک مجموعه امپراطوری که با خانواده و دستیارانشان زندگی می کردند ورودی این کاخ 12500 است که یک راهنمای انگلیسی زبان بصورت رایگان با شما همراه میشود ابتدا که وارد می شوی جایگاه ی هست که با آلات موسیقی محلی از آن زمان با صوت آواز زنان و مردان و ترانه های آن زمان را میخوانند ولذت زیادی دارد در این قصر چند موزه از اشیا واسباب استفاده سلاطین و آشپزخانه و وتختش روان که وسیله حمل ونقل  ملکه و پادشاه را بوده و ظروف ودیگر اشیا..  که عکسهایی همراه گزارش  هست. جو جاکارتاتر تقریباً یک مرکز هنری و آموزشی از هنرهای زیبا جاوه چاپ روی پارچه،  تاتر،باله، موسیقی رقص، نمایش عروسکی و دانشگاه ها هنر در شهر برای تدریس هنر های فوق هست   نام این شهر yogya به معنی مناسب وکارته به معنی مرفه وشکوفایی و روی هم معنای مناسب به رونق را می دهد  از مکان های دیدنی آب قلعه یا تامان ساری که taman در زمان سلطان Hamengka Buwono تاسیس شده در سال 1757 با تونل های زیر زمینی جالب وعجیب که عکسهایی از آن هست و مکان های دیدنی دیگرش معبد بوداییBorebudur در 40 کیلومتری واین معبد در قرن 800 میلادی.. ومعبد دیگری Prambanan در 20 کیلومتری  شهر واقع شده بازار پرنده ngasam پرنده و ماهی و دیگر حیوانات.. موزه sonobudoyo در مورد تاریخ باستان این شهر و قلعه bury یک قلعه از زمان استعمار هلندی ها ومبارزات مردم این شهر Yogyakarta یک خیابان توریستی هم داره ک پر از مغازه و درشکه وتوک توک خوراکی ونوشیدنی که قدم زدن در آن خالی از لطف نیست بنام malioboro street 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.