روز چهاردهم تا بیست وپنج دسامبر. از سنگاپور که آمدم فقط دو روز در مالزی ماندم آن هم برای گرفتن ویزا کامبوج بود ویزا کامبوج را ازکشور مالزی اقدام کردم شرایطش این بود که باید بلیط رفت وبرگشت هوایی داشته باشی رزرو هتل و یک قطعه عکس و یک کپی از پاسپورت با 150 رینگ مالزی من بلیط هوایی را به قیمت 125 دلار از ایر آسیا خریدم.یک روزه ویزا آماده می شود که مدت اقامت سه ماهه است من از سنگاپور که یکی از مدرنترین کشور ها ست به کامبوج که یکی از عقب مانده ترین کشورها ست رفتم ..پادشاهی کامبوج (به زبان فارسی : ព្រះរាជាណាចក្រកម្ពុជា، تلفظ: کامپوچیا) کشوری است در جنوب شرقی آسیا و پایتخت آن پنوم پن است.
جمعیت این کشور ۱۴٫۸ میلیون نفر و زبان رسمی آن خِمِر است که خط ویژه خود را دارد. دین ۹۶ درصد از مردم این کشور بودایی و واحد پول آن ریــِل است. ۹۰ درصد از مردم آن از تبار خمر، ۵ درصد ویتنامیتبار و بقیه از اقوام مختلفند.
از نظر جغرافیایی کامبوج بخشی از شبهجزیره هندوچین بهشمار میآید و با تایلند، لائوس، و ویتنام هممرز است.
کامبوج پس از ۱۰۰ سال استعمار فرانسویان در سال ۱۹۵۳ به استقلال رسید. نظام سیاسی کامبوج پادشاهی مشروطه است و ریاست کنونی دولت آن را هون سن برعهده دارد که با بیش از ۲۵ سال حکومت، طولانیترین حکومت را در جنوب شرق آسیا داشتهاست.
رژیم خمرهای سرخ در سال ۱۳۵۳ پس از پنج سال جنگ داخلی در کامبوج در جنوب شرقی آسیا به حکومت رسیدند. حدود یک میلیون و هفتصد هزار نفر حدود یک چهارم جمعیت کامبوج بین سالهای ۱۹۷۵ تا سال ۱۹۷۹ به وسیله رژیم مائویستی خمرهای سرخ در کامبوج کشته شده و یا بر اثر فرسودگی و گرسنگی جان خود را از دست دادند.[۱]
از اصلیترین دیدنیهای کامبوج میتوان مجموعهای کهن از نیایشگاههای هندو به نام آنگکور وات (شهر معابد) را نام برد که دراستان سیهم رئاپ واقع شدهاست.
مهاجرت شمار زیادی از ویتنامیها به کامبوج، گسترش بیماری ایدز، فساد اداری و مینهای بهجامانده در زمین از مشکلات کنونی سیاسی و اجتماعی کامبوج بهشمار میآیند.من ابتدا وارد پایتخت کامبوج پنوم پن شدم. در این کشور میزبانی نداشتم. شبی پنج دلار تختی را در یک ویلا هاستل رزرو کرده بودم که ویلای بزرگ سه طبقه زیبایی بود که استخر تمیز ی داشت و بار شیک که مسافران بر حسب احوالات خودشان مینوشیدن و موسیقی غربی گوش می دادن و در استخر شنا میکردن و بیلیارد بازی میکردن کامبوج کشور عقب نگهداشته کم سواد و توده مردم به شدت فقیر و دست آورد فقر چیزی جز فساد ونا امنی نیست کشوری بشدت گدای معلول دارد. من تمام مدت در این کشور غمگین بودم. این کشور پر از توریست بود البته چون سال نو مسیحی نزدیک بود تعطیلات کشور زیادی بود ولی محل های عیش وعشرت و خوشگذرانی اروپایی ها وامریکایی ها بود من در بالی یا مالزی این شدت ندیدم انگار نا معقول بود با فقر مردم متضاد بود در پنوم پن فقط یکی دو خیابان تمیز وزیبا بود انهم پادشاه وخانواده اش در قصر افسانه ای که قسمتی از به بصورت موزه و بازدید عمومی وچند وزراتخانه و وخانواده های مقامات دولتی زندگی میکردند بقیه محلات کثیف ونا مرتب وخاک آلود بود. اگر اینطور می نویسم چون من توریستی نیستم که از هتل به مناطق دیدنی بره وبرگرده من معمولا قسمت زیاد ی حتی کوچه های معمولی که مردم آن شهر زندگی عادی دارند وبه بخش توریستی رابطی ندارد. میرم تا از نزدیک فرهنگ و زندگی روزمره آنان را ببینم خارج از رنگ ولاب توریستی مردم زندگی فلاکت باری را دارند.. دیدنی های شهر پنوم پن غمبار بود به غیر از raya Place که قسمتی از کاخ سلطنتی با ورود ی شش دلار وباید چه مرد وچه زن بازوها و پاها پوشیده باشد . این کاج به قدری زیبا وتماشا یی هست هیچ ربطی به این شهر فقر زده ندارد سفالکاری ها ومجسمه و نقاشیهای زیبا. نقاشی بر روی سقف ودیوار با رنگها گوناگون اغلب در معابد مهم شان هم بودااین مردم بسیار هنرمندهستند بعداز دین قصر در 13 کیلومتر ی شهر پنوم پن به مزرعه مرگ رفتم نگفته نماند این شهر ترانسپورت عمومی ندارد فقط چند اتوبوس هستند که قسمتی از شهر را طی میکند که اتوبوس ها قدیمی و وضعیت خوبی ندارند من برای آن روز با یک توتوک قرار گذاشته بودم که چند دیدنی معروف برویم Angering street ادامه داشت ویک پاساژ بزرگترین که ساختمانش به سبک محلی زیبا بود تقریباً در مرکز شهر بنام sentral Market که تمامش فروشگاه و غرفه ها مملو از سنگ های زینتی وزیورآلات و ساعت مچی اینجور چیزها من سه روز در پنوم پن ماندم واز شرکتی بلیط اتوبوس به sim reap را به قیمت هشت دلار خریدم